(برای محمد
یعقوبی)
پردة اول
هفتة گذشته - یک
دوره همی با افراد نیمه روشنفکر - رو به روی تلویزیونِ هزار اینچی.
آقای ۱: سندی
هیچی نمیدونه! اصلاً این رضا روحانی باهاش لجه. همة بچههاشو هم اون بود که حذف
کرد.
خانم ۱: تو داری
واقعاً سندی رو با روحانی مقایسه میکنی؟! استاده اون. همه فک و فامیلش استاد
بودن. عموش واسه یانی میزده. شیطونه میگه برم تو فیسبوک همچین حالشونو جا بیارمها!
آقای ۲: ولی بچهها
اینا رو ول کنین. فِریال خیلی حیف شد. یعنی ما هفتة دیگه از دیدن این زیبارو
محرومیم.
خانم ۲: آخ
گفتین. خونة ما که شده ستادِ تبلیغی فریال. هرجایِ خونة ما که میری از تویِ توالت
گرفته تا آشپزخونه و اتاقها، پلتفرمهایِ مختلف دارن فریال رو نشون میدن! شوهر
من بجایِ زاناکس دیگه قبلِ خواب باید فریال ببینه!
مادربزرگ:
آخ آخ. ننه الان این بچه هم حذف میشه...
(ادامه در اینجا)
No comments:
Post a Comment