Biagio Antonacci
"Se è vero che ci sei
(Live at Colosseo, 2011)
"Se è vero che ci sei
(Live at Colosseo, 2011)
«اگه واقعیت داره که هستی»
بیاجو آنتوناچی
رُم...
گرمایِ «ژوئن»...
حتّی در شب...
شرابِ قرمز...
عشق نافرجام...
جفتنشدنی...
امّا باز... باهم...
از «تراستِوِره»...
میدونِ «سانتا ماریا»...
در امتدادِ «تیبِر»...
به سمتِ «کلزئوم»...
حسّی شبیه به حسّ اوّل... اوّلین بار...
«بیاجو»...
از بالایِ طاقهایِ طبقّه سوّم...کوچک... نقطه...
تو، امّا درشت...
این کنار...
در فاصلۀ «دوبوسهای» با من...
صمیمی... بیکران...
گرم... ژوئن...
بدونِ «کارلو»... بدونِ «فلورا» ...
«دو تا چشم کافی نیست برایِ دیدن این همه بیکرانی!»...
...
«این یه پیامه برات...»
«واقعیت داره که هستی؟!»
نه...
عشقی نافرجام...
جفتنشدنی...
رویایِ شادی...
و بعد، بیداری...
بییاری...
«و من متوجّه میشم که تنهام»...
واقعیت داشت که بودی؟!
آره، واقعيت داره که هستي ...
ReplyDeleteتراسته وره، فونتانا د تروي، کليساي سانتا ماريا، پيازا ونزيا، پيازا پوپولو و خاطره سازترين کمپو دي فيوري، همه و همه واقعيت دارند که هستند و منتظر ما ...
ReplyDelete