"

January 23, 2013

پلک



به چشم به هم زدنی،
«ماضی» شد...
داستانِ عشق ما.

2 comments:

  1. شکستم در میان ناباوری مردمان

    آنروز که باورم نداشتی

    آنروز که چشمان کم سویم کم آورد و اشک ها ریخت

    نشستم بر سر دوراهی تردید

    آنروز که دوست داشتنت برایم افسانه شد

    آنروز که قلبم مردد بود بین دوست داشتن یا نداشتن

    نبستم به رویت در خانه دل

    آنروز که راهت را از راهم جداکردی

    آنروز که چشم در چشم چشمانت را بستی و رفتی

    ReplyDelete
  2. A wise girl kisses , but doesn't love. Listens but doesn't believe, and LEAVES before she IS LEFT..

    ReplyDelete